برادری هوش و خلاقیت

شاید تو هم جزو افرادی باشی که فکر کنی اگر باهوش بودی خلاقتر بودی یا اگر خلاقیت بیشتری به خرج میدادی، باهوشتر میشدی!
رابطه هوش و خلاقیت (the relationship between intelligence and creativity) موضوعی است که سالها دغدغه ذهنی دانشمندان بوده است. اما برای پاسخ به وابستگی یا عدم وابستگی این دو مفهوم به یکدیگر، ابتدا نیاز به تعریف هر یک احساس میشود.
هوش یا همان intelligence خارجیها
هوش مفهومی با ماهیتی انتزاعی است اما نتیجه تلاش صاحب نظران در تعریف هوش به این جمله میرسد: «هوش بیانگر توانایی تو در زمینههای مختلف است. اینکه چه میزان میتوانی در زمینهای اطلاعات داشته باشی و آن را غربال کنی به هوشت بستگی دارد.» هر زمینه قابل مطالعهای به اندازه تمام ابعاد هستی، گسترده است. پس تو به هیچ عنوان کمهوش نیستی!

خلاقیت یا همان creativity خارجیها
جناب خلاقیت هم با تمام جلال و جبروتش، انتزاعی است! اما شک نکن که دانشمندان برای تعریف این مفهوم هم شبانهروز زحمت کشیدهاند. نتیجه تلاشهایشان به این جمله میرسد: «خلاقیت، ایده تو برای استفاده از آموختهها یا تجربیاتِ کسب شده، است. اینکه روشی تازه برای حل مسئلهای پیدا کنی، یعنی خلاق هستی.»
کمی بیشتر خلاقیت را بشناس!
بهتر است یادت باشد، همیشه ایده جدید، جواب نیست! عدهای اصرار دارند با هر ایده جدیدی، برچسب خلاق بر افراد بزنند، در حالی که اینطور نیست. هر ایده تازهای نیاز به بررسی دارد. متناسب با نیازهای شناختی موقعیت بودن، ویژگی اصلی یک ایده خلاق است. بنابراین هر دیدگاه جدیدی نیازمند فیلتری است که ایده با عبور از آن ارزشمند خواهد شد.
شاید تو جزو کسانی باشی که بگویی این نظر با روح آزاد تفکر خلاق، منافات دارد! شاید ایدهای که در حال حاضر کارآمد نیست، در طی زمان، با پیشرفت آن حیطه، ارزشمند شود.
باید بگویم که این نظر کاملاً با نگاه به آزادی تفکر خلاق بیان شده است. تفکر خلاق برای ایدهای که آینده را دربر میگیرد، برنامه دارد. حتی اگر این برنامه مسخرهترین روشهای ممکن را دربر بگیرد! به همین دلیل، بیشتر اوقات برای افراد خلاق سخت است که روش رسیدن به ایده خود را توضیح دهند! چون آنها به غیرمعمولترین راهها فکر کردهاند. در دنیای فرد خلاق هیچ غیرممکنی وجود ندارد؛ اما برای ممکن نمودن این غیرممکنها، نقشهای طراحی شده، که با امکانات حال یا آینده، منطقی و قابل اجراست.
حال این توانایی چگونه در فرد خلاق شکل میگیرد؟
اینجاست که هوش وارد عمل شده و نقش خود را به عنوان فیلتر ایدهها بازی میکند. گرچه جناب هوش از ابتدا نقش پررنگی در همراهی خلاقیت ایفا کرده است. هوش باعث میشود که تواناییها و تجربههای بیشتری کسب کنی و بیشتر از دیگران، درباره آنچه به دست آوردهای، فکر کنی.
ارتباط هوش و خلاقیت چیست؟
بررسی مضاعف اطلاعات دریافتی توسط مغز و ایجاد ارتباط میان مفاهیم، تو را در تبدیل شدن به فردی خلاق یاری میکند. اما باید یادت باشد، همانطور که گفتم، این کافی نیست. خلاقیت باید دو باره به سیستم هوش متصل شود و ایدههایی را به جا بگذارد که علاوه بر بدیع بودن، کاملاند.

آنها سه کار را بیشتر از دیگران انجام میدهند:
- دانش و تجربیات بیشتری کسب میکنند.
- بیشتر از دیگران به دانش و تجربیات کسب شده، فکر میکنند.
- زمانی که نتیجهای بالقوه برای حل مسئله پیدا میکنند، با سادگی بیشتری آن را بالفعل کرده و دنبال میکنند.
دعوای خلاقیت و هوش: هرچه خلاقتر، باهوشتر؟ یا هرچه باهوشتر خلاقتر؟ مسئله این است!
یادت باشد برای افزایش هوش و خلاقیت باید کاری که در حال انجامش هستی را با علاقه دنبال کنی. این نکته به تو انرژی میدهد تا در دنیای آزاد خلاقیت، پرواز کنی. جایی که افرادی سرکش و مستقل میطلبد که فراتر از کلیشهها را جستجو کنند.
پاسخها