خلاقیت و تنبلی

خلاق ها می توانند تنبل نباشند ولی تنبل ها،نمی توانند خاّلق نباشند.
به رفتار بچه ها یا بطور کلی افراد تنبل، خوب دقت کنید.آنها اغلب کارها را به شیوه متفاوتی انجام می دهند. کارهای کم اهمیت را از امور روزمره خود حذف می کنند، برای کارهای سخت روشهایی را انتخاب می کنند که کمترین مقدار انرژی از آنها گرفته شود. آن ها راحت زیر بار کمک گرفتن از دیگران می روند و از واگذاری کارها به دیگران به شدت استقبال میکنند.بیشتر نتیجه کار برایشان مهم است و اینکه چه روشی برای رسیدن به آن در پیش می گیرند،زیاد جزو دغدغه آنها نیست.

آیا می خواهید موفق باشید؟ تنبل شوید تا خالق شوید.
می بینید که مهارت هایی که در سال 2018 از ما خواسته می شود کامالً متفاوت از مهارت های مورد نیاز در سال 1918 است. در آن روزها کارها جسمی و پرتحرک بود و فرد از قدرت جسمی و توانایی تحمل انجام یک کار سنگین جسمی استفاده میکرد. در دانش امروز ، آنچه افراد را از هم متمایز می کند ، توانایی حل خالقانه مشکالت پیچیده و تولید ایده های جدید است.
بنابراین ، برخالف نظر رایج ، خالقیت از طریق تنبلی و نه کار سخت توسعه می یابد.
خالقیت مهارتی است که تقریبا استفاده می شود. این توانایی استفاده از تخیل فرد برای کشف سطوح ً در همه کارهای امروز ما جدید تفکر است.
آیا بچه هایی را دیده اید که مثال برای برداشتن کتاب یا اسباب بازی هایشان از کف اتاق یک چوبدستی مجهز به قالب درست میکنند، که نخواهند از جای خود بلند شوند؟ یا مثال کودکی که با پرداخت پول به همکالسی اش، انجام تکالیفش را به او واگذار میکند؟ آیا بچه هایی را دیده اید که خواهر یا برادرشان را طوری به خدمت می گیرند که آنها نه تنها احساس ضرر یا استثمار نمیکنند، بلکه با لذت به کار مشغول می شوند؟
حتما ماجرای نرده رنگ کردن تام سایر را در اثر مارک تواین شنیده اید که مجبور بود نرده های مزرعه را رنگ کند اما چون عالقه ای به رنگ آمیزی نداشت تصمیمم گرفت طوری کار را با اشتیاق ظاهری جلوی دوستانش انجام دهد که آنها مشتاق شدند کار رنگ کردن را انجام دهند و تام سایر از رنج آن کار رها شد.

آیا تنبل ها خلاق هستند؟
برخی از رفتارهای افراد تنبل می تواند دلیل بر آن باشد که دوست دارند امور را به شیوه جدید یا دیگری پیش ببرند. این موضوع با اصل خالقیت که ایده های نو را ارج می نهد همراستاست. از طرف دیگر مدل ذهنی حاکم بر تنبلی تا حد زیادی با مدل ذهنی خالق مشابهت دارد.
افراد خالق معموال از چارچوب گریزان هستند و سعی می کنند طرحی نو ابداع و خلق کنند.افراد تنبل نیز به دنبال راههایی برای ذخیره انرژی هستند که بعضا بسیار خالقانه هستند.
بنابراین می شود گفت که شاید احتمال بروز افکار خالقه در افراد تنبل بیش از بقیه باشد،ولی این هرگز به معنای آن نیست که برای خالق بودن باید تنبل بود.
بیل گیتس:من تنبل ترین افراد را برای سخت ترین کارها انتخاب میکنم زیرا این افراد راحت ترین راه را برای انجام آن پیدا می کنند.

مقالات مرتبط

هوش EQ

سه گانه‌ی هوش  قسمت دوم :هوش هیجانی یا EQ هوش هیجانی چیست؟ هوش هیجانی (EQ) به توانایی درک، کنترل و ارزیابی احساسات اشاره دارد. برخی…

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *