تکنیک 5w.1H

همیشه پرسیدن سوال وقتی درسته، که منجر به جواب درست میشه و این پر واضحه که اگه سوالمون درست نباشه، قطعا جواب درستی هم دریافت نمیکنیم.

این روش  5W.1Hنام داره که مخفف کلمات پرسشی“Who , What, When, Where, Why, and How ” است که معانی آنها به ترتیب برابر با  “چه کسی ، چه ، چه زمانی ، کجا ، چرا و چگونه” است که هم در حل مسئله و هم در برنامه ریزی پروژه استفاده می شود.

حل مسئله و 5W.1H

هنگام استفاده از  5W.1Hبرای حل مسئله ، اگر به هر یک از W ها و H بپردازیم ، درک بهتری از مسئله خواهیم داشت. 

در نظر بگیرید اگر متوجه شدید که نسبت مسافت پیموده شده به بنزین مصرفی در اتومبیل شما ضعیف است ، چگونه می توانید این سوالات را بپرسید.

چه کسی متوجه مشکل شده است؟ 

چه کسی ماشین را رانندگی می کند؟

چه چیزی تغییر کرد؟ (پمپ بنزین جدید ، مسائل مربوط به تعمیر و نگهداری اتومبیل و …) 

میزان تغییر چقدر بود؟

چه زمان مسافت پیموده شده بنزین بدتر شد؟ 

چه زمانی مورد توجه قرار گرفت؟

ماشین کجا رانندگی کرده است؟ (مسیر جدید ، محیط متفاوت و غیره)

چرا تغییری رخ داده است؟ (توضیح دهید که چرا از گاز متفاوتی استفاده می شود ، یا چرا مسیر تغییر کرده است ، یا چرا یک راننده جدید وجود دارد)

چگونه مسئله مشاهده شد؟ 

شرایطی که منجر به تغییر شد چگونه اتفاق افتاد؟

مدیریت پروژه با 5W.1H

از این سوالات ، چه کسی ، چه ، چه زمانی ، در کجا ، چرا و چگونه ، همچنین می توان برای بررسی اینکه یک پروژه مبانی لازم را پوشش داده است، استفاده کرد.

چه کسی برای انجام کارهای مورد نیاز منصوب شده است؟

به طور خاص ، آنها چه کاری باید انجام دهند؟

چه زمانی لازم است که آنها وظایف را به اتمام برسانند؟

وظایف از کجا باید انجام شود؟ 

مرزها کجاست؟

چرا این کار لازم است؟ 

  در حالی که این دانش برای انجام یک کار ضروری نیست ، اما به افراد کمک می کند تا تصمیم بگیرند وقتی پروژه طبق برنامه پیش نرود.

چگونه باید کار را انجام داد؟ 

این استاندارد مورد نیاز را روشن می کند.

ویژگی کلمه پرسشی What (چه) :

وقایع یا اقدامات را شناسایی کرده و لیستی از آنها تهیه کنید.

برای نشان دادن رابطه بین آنها ، خطوط اتصال را بین وقایع یا اقدامات ترسیم کنید.

همانطور که برای شخصیت خود و رابطه آنها تعریف می کنید ، خطوط اتصال بین شخصیت ها و وقایع را ترسیم کنید.

ویژگی کلمه پرسشی Where (کجا) :

تمام مکان های مطالعه را مشخص کرده و لیستی از آنها تهیه کنید.

همانطور که برای خود رابطه بین آنها را توصیف می کنید ، خطوط اتصال را بین مکان ها ، رویدادها و شخصیت ها ترسیم کنید.

ویژگی کلمه پرسشی When (چه زمانی) :

تمام عوامل زمانی را در قرائت مشخص کنید و لیستی از آنها تهیه کنید.

همانطور که برای خود رابطه بین آنها را توصیف می کنید ، بین عوامل زمان ، مکان ها ، رویدادها و شخصیت ها خطوط اتصال را ترسیم کنید.

ویژگی کلمه پرسشی Why (چرا) :

علل وقایع اعمال را شناسایی کرده و لیستی از آنها تهیه کنید.

همانطور که برای خود رابطه بین آنها را توصیف می کنید ، از علل تاثر بر شخصیت ها ، وقایع ، مکان ها یا زمان ها خطوط اتصال را ترسیم کنید.

  یک طرح کلی از ایده های اصلی ایجاد کنید و سپس جزئیات مهم لیست های خود را انتخاب کنید و آنها را در زیر ایده های اصلی بنویسید. لازم نیست همه جزئیاتی را که شناسایی کرده اید درج کنید. ممکن است بخواهید از قلم های رنگی مختلف استفاده کنید (یا در صورت پردازش کلمات از قلم ها استفاده کنید) و ایده اصلی را در یک رنگ (سیاه) ، جزئیات را در رنگ دیگر (آبی) ، آنچه در دیگری (سبز) و غیره را بنویسید. این به شما کمک می کند رابطه بین همه اطلاعات را ببینید. وقتی طرح کلی خود را کامل کردید ، باید تصویری کامل از ایده های کلی و چگونگی ارتباط جزئیات با این موارد داشته باشید.

​